فصل²فیک؛[بازی دوباره...]
P²⁴
فلیکس ویو
دیشب داشتم با مینسو صحبت میکردم که یهو قطع کردخیلی نگران بودم وامروز به این فکر افتادم که ممکنه جیمین هنوز دوسش داشته باشه ومینسو رو دزدیده باشه...به هرحال راه افتادیم سمت خونه ی جیمین ورسیدیم واز ماشین پیاده شدیم
جونگ کوک:همینجاست
فلیکس:ولی اینجا چقدر بادیگارده
جونگ کوک:این بادیگارد ها مارونمیشناسن باید به عنوان یکی دیگ خودمون رو معرفی کنیم وبریم داخل
فلیکس:هوم خوبه...بهشون میگیم دوستای جیمینیم خوبه؟
جونگ کوک:آره خوبه حداقل بتونیم بریم داخل...خب بریم
بادیگارد:ببخشید شما....
جونگ کوک:دوست های جیمین هستیم
بادیگارد:اها بله(واجازه دادن فلیکس وجونگ کوک برن داخل عمارت جیمین)
جیمین:شما اینجاچیکار میکنین؟
جونگ کوک:عوضی بگو خواهرم کجاست
فلیکس:فقط کافیه آسیبی بهش زده باشی
جیمین:مینسو جاش امنه
جونگ کوک:گفتم خواهرم کجاست(داد)
مینسو:ک..کوک؟تواینجایی(خوشهال ورفت پرید بغل کوک)
جونگ کوک:مینسو میدونی چقدر نگرانت بودیم
فلیکس:برای چی دزدیدیش
جیمین:من کسیو ندزدیدم
فلیکس:منظورت چیه؟
جیمین:تهیونگ دزدیدش من نجاتش دادم
جونگ کوک:وا..واقعا
جیمین:آره
فلیکس:من قاطی کردم الان قضیه چیه
مینسو:بیاین بشینین من براتون میگم(نشستن ومینسو شروع کرد تعریف کردن ماجرا)
[ویو عمارت تهیونگ]
تهیونگ:نامجون چیشد تونستی ردشو بزنی
نامجون:اره مینسو رو پیدا کردم......
[ادامه دارد...]
حمایت نمیکنین؟
فلیکس ویو
دیشب داشتم با مینسو صحبت میکردم که یهو قطع کردخیلی نگران بودم وامروز به این فکر افتادم که ممکنه جیمین هنوز دوسش داشته باشه ومینسو رو دزدیده باشه...به هرحال راه افتادیم سمت خونه ی جیمین ورسیدیم واز ماشین پیاده شدیم
جونگ کوک:همینجاست
فلیکس:ولی اینجا چقدر بادیگارده
جونگ کوک:این بادیگارد ها مارونمیشناسن باید به عنوان یکی دیگ خودمون رو معرفی کنیم وبریم داخل
فلیکس:هوم خوبه...بهشون میگیم دوستای جیمینیم خوبه؟
جونگ کوک:آره خوبه حداقل بتونیم بریم داخل...خب بریم
بادیگارد:ببخشید شما....
جونگ کوک:دوست های جیمین هستیم
بادیگارد:اها بله(واجازه دادن فلیکس وجونگ کوک برن داخل عمارت جیمین)
جیمین:شما اینجاچیکار میکنین؟
جونگ کوک:عوضی بگو خواهرم کجاست
فلیکس:فقط کافیه آسیبی بهش زده باشی
جیمین:مینسو جاش امنه
جونگ کوک:گفتم خواهرم کجاست(داد)
مینسو:ک..کوک؟تواینجایی(خوشهال ورفت پرید بغل کوک)
جونگ کوک:مینسو میدونی چقدر نگرانت بودیم
فلیکس:برای چی دزدیدیش
جیمین:من کسیو ندزدیدم
فلیکس:منظورت چیه؟
جیمین:تهیونگ دزدیدش من نجاتش دادم
جونگ کوک:وا..واقعا
جیمین:آره
فلیکس:من قاطی کردم الان قضیه چیه
مینسو:بیاین بشینین من براتون میگم(نشستن ومینسو شروع کرد تعریف کردن ماجرا)
[ویو عمارت تهیونگ]
تهیونگ:نامجون چیشد تونستی ردشو بزنی
نامجون:اره مینسو رو پیدا کردم......
[ادامه دارد...]
حمایت نمیکنین؟
۷.۲k
۰۷ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.